شهروند هزاره ی سوم

۲۸
دی ۹۶

یادداشت شماره 54 :

در جواب عنوان پست باید بگم:به خواب!

امروز داشتم دزیره رو میخوندم...همزمان یاد دوستم افتادم.بهم ربط دارن یه جورایی.البته از نظر من!سیاست سینگل فور اوری رو میخواد پیشه کنه این دوست ما.از اون دختراییه که اهل هیچ برنامه ای! نیست و همیشه سعی کرده محکم روی پای خودش بایسته.

داشتم فکر میکردم چرا هرچقدرم یک زن...یک دختر،قوی باشه،بازم ضعیفه.و سعی کردم از راه منطقی بهش نگاه کنم.خیلی جاها یک زن قوی هست و آفریننده،و کردها چه زیبا خطاب میکنن زن رو،آفِرَت! اما بازهم زن در هر شکل و صورتی،مفعوله خطرات و افکار و...هست.

نه اطلاعات و مطالعه ای راجع به فمنیست ها داشتم،نه علاقه ای به متمایل شدن به افکار گروهی خاص دارم.چون شاید شاید شاید این طور باشه که هر گروه و طیف خاص،یه چهارچوب هایی دارن که قطعا برای آدمی مثل من منطقی نیست که خودم رو درگیر چهارچوب های فکری خاصی کنم...آدم ها شاید بعضیاشون عقاید مشابهی داشته باشن،اما صرفا فقط تشابه هست.تطابق کامل نیست.منظورم اینه که این حرفا برخواسته از افکار فمنیستی و نمیدونم چی چی نیستن.

اما  شاید باید گفت چه اهمیتی داره؟سخت گیرد این جهان بر مردمان سخت گیر...(من اینطوری این مصرع رو دوست دارم)مهم اینه که من چایی نخوردم!برم آب بذارم رو گاز...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۸
خانم گالوا